دعانویس

لغت نامه دهخدا

دعانویس. [ دُ ن ِ ] ( نف مرکب ) دعا نویسنده. نویسنده دعا. که دعاها و تعویذات به عامه دهد و نیازی گیرد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

دعا نویسنده .

دانشنامه عمومی

دعانویس به فردی می گویند که با دعانویسی و استفاده از نوشتن متونی به ظاهر مذهبی روی اجسامی مانند قفل کلید و کاسه یا بعضی اشیا و پوست حیوانات مبالغی را از مردم دریافت می کنند. از دعا نویسی به عنوان نوعی خرافات هم یاد می شود. برخی از استاد نمایان، مدعی هستند که با «علوم غریبه» آشنا بوده و «وسیله ای برای ابراز قدرت خداوند» می باشند. گروهی دیگر با ادعای دانستن علم رمل و خبرداشتن از مجهولات عالم و خیر و شر، رمال نامیده می شوند. اسباب کار این گروه، اشکال شانزده گانه ای است که به دانیال نبی نسبت داده می شود. گروهی دیگر نیز برای مشتریانشان کف بینی و فالگیری می کنند. از طرف جامعهٔ علمی دعانویسی به عنوان شکلی از خرافات شناخته می شود.
دعانویسان با ادعای های دروغ از اعتقادات سوءاستفاده نموده و ازمردم اخاذی می نمایند و حتی گاهی فرد دعانویس از مشتری خود سوءاستفاده جنسی نیز می نماید. اغلب مشتریان دعانویس ها، زنان جوان هستند.
در اسلام برای سوره های قرآنی هرکدام خواص و قواعدی برای خواندن تعریف شده و مناجات هایی از بزرگان شیعه موجود است.
افرادی که در زندگی خود درماندگی حس می کنند و نمی توانند با تدبیر مشکلاتی از قبیل ( بیماری، فقر، سرقت شدن مال، ترس و وحشت و … ) را حل کنند به دعانویس روی می آورند و بر این باورند که با سرکتاب گیری که شروع فعالیت دعانویس است دلیل مشکلات آن ها مشخص می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم