بسن

لغت نامه دهخدا

بسن. [ ب َ س َ ] ( ع اِ ) از اتباع حَسن است. یقال : حسن بسن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( دزی ج 1 ص 87 ). و در فارسی حسن مسن گویند. || سنگ افسان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

از اتباع حسن است : ( حسن بسن ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال کارت فال کارت فال مکعب فال مکعب فال پی ام سی فال پی ام سی