کباب کشیدن. [ک َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) برآوردن کباب از سیخ و گوشت از دیگچه ( بهار عجم ) ( آنندراج ). به سیخ کردن قطعات گوشت و بر آتش نهادن برای بریان شدن : یک روز نمی کشی شرابی کز لخت جگر کشم کبابی.ظهوری ( از آنندراج ).ببزم باده کشان هر کسی کند کاری یکی شراب کشد دیگری کباب کشد.محمدقلی سلیم ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بر آوردن کباب از سیخ و گوشت از دیگچه و غیره : [ یک روز نمی کشی شرابی کز لخت جگر کشم کبابی ] . ( ظهوری )