پس ستدن

لغت نامه دهخدا

پس ستدن. [ پ َ س ِ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به پس ستاندن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- چیز داده را گرفتن فراز گرفتن باز گرفتن واستدن استرداد: کتابش را پس گرفت. ۲- مکافات یافتن پاداش یافتن پاد افراه یافتن: از هر دست که بدهی پس میگیری. یا پی گرفتن بایع سلعه را از مشتری. متاع فروخته را از مشتری پس گرفتن وردبهای آن. یا پس گرفتن درس از طفل. درس خوانده را از طفل پرسیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس