سیاه ال

لغت نامه دهخدا

( سیاه آل ) سیاه آل. ( اِ مرکب ) ( درخت آل ) این گونه درخت در سراسر جنگلهای کرانه دریای مازندران میروید. آنرا در کجور و کلارستاق آل ، در گیلان سیاه آل ، سال و سل ، در رامسر سهال ، در طوالش چوه و در منجیل و درفک سیالف میخوانند. ( جنگل شناسی ساعی ج 2 صص 259 - 260 ).

فرهنگ عمید

از درختان جنگلی ایران با میوۀ بیضی شکل قرمزرنگ، ال، آل، سال، سل.

فرهنگ فارسی

درختی است از تیره زغال اخته ها که در جنگلهای شمالی ایران فراوان است . برخی از گونه های این درخت به صورت درختچه نیز در می آید . میوه اش از زغال اخته کروی است و شباهت کامل با زغال اخته دارد . غالبا آن را به همان نام میخوانند آل سیاه آل سعال سال سل سهال چوه سیاه لف .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم