دلاور شدن

لغت نامه دهخدا

دلاور شدن. [ دِ وَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) شجاع و دلیر و گستاخ و بی باک گشتن :
دلاور شود مرد پرخاشجوی.سعدی.رجوع به دلاور شود.

فرهنگ فارسی

شجاع و دلیر و گستاخ و بی باک گشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم