خر طبیعت

لغت نامه دهخدا

خرطبیعت. [ خ َ طَ ع َ ] ( ص مرکب ) احمق. نادان. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
گاو خرف خوی خرطبیعت نادان
جز که ز پهلوی خود کباب نیابد.ظهیرفاریابی.

فرهنگ فارسی

احمق نادان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال لنورماند فال لنورماند فال چای فال چای فال احساس فال احساس