جراحت داشتن

لغت نامه دهخدا

جراحت داشتن. [ ج ِ ح َ ت َ ] ( مص مرکب ) زخم داشتن. ریش در بدن داشتن : پس گفتم [ احمدبن ابی دواد ] ای قاسم. گفت لبیک. گفتم تندرست هستی ؟ گفت هستم. گفتم هیچ جراحت داری ؟ گفت ندارم. کسهای خود را نیز گفتم گواه باشید تندرست است و سلامت است. گفتند گواهیم. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 219 ).

فرهنگ فارسی

زخم داشتن ریش در بدن داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال زندگی فال زندگی فال عشقی فال عشقی