تصحیح دادن

لغت نامه دهخدا

تصحیح دادن. [ ت َدَ ] ( مص مرکب ) درست کردن. تصحیح کردن :
نهاده بر رخ گل نقطه های شک شبنم
بباغ رو کن و تصحیح این رساله بده.صائب ( از آنندراج ).بس که دارد خط تو اصلاح او را در نظر
در میان خواب هم تصحیح قرآن میدهم.صائب ( از آنندراج ).و رجوع به تصحیح کردن شود.

فرهنگ فارسی

درست کردن تصحیح کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم