افسانه ساختن

لغت نامه دهخدا

افسانه ساختن. [ اَ ن َ / ن ِ ت َ ] ( مص مرکب )مشهور ساختن. شهره گردانیدن. سمر کردن :
گر ساخت کوهکن را افسانه عشق شیرین
پیدا کنیم ما هم افسانه ساز دیگر.آصفی شیرازی ( از ارمغان آصفی ).افسون پندگویان افسانه ساخت ما را
با آن پری بگوئید تا در برابر آید.فغانی شیرازی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

مشهور ساختن شهره گردانیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال آرزو فال آرزو فال ابجد فال ابجد فال تماس فال تماس