لغت نامه دهخدا ( آزادان ) آزادان. ( اِ ) ج ِ آزاد. احرار.آزادان. ( اِخ ) آزآذان. نام قریه ای نزدیک اصفهان ، مسقطالرأس ابوعبدالرحمن قتیبةبن مهران مقری. || نام قریه ای نزدیک هرات ، مدفن شیخ ابوالولید احمدبن ابی رجا.