ادبیات و هنر دینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دین و هنر از آغاز تاریخ همراه و هم عنان هم بوده اند. هنر را با محتوای فرامادی و هویت آسمانی آن، نمی توان جدای از دین فرض نمود. از سوی دیگر ادبیات دینی نیز پیشینه ای به قدمت تمدن بشری دارد و کتب مقدس الهی بارزترین نمونه آن هستند. تقریباً در تمام نظام های عالی فرهنگی، چه هندی، چه اسلامی، چه چینی ـژاپنی، و چه یهودی ـ مسیحی، سنت ادبی هر چند به شکل ها و مظاهر بسیار متفاوت، در پیوندی ذاتی با اندیشه، عمل، نهاد و نمادگرایی دینی پدید آمده است. دانشمندان نیز معتقدند که گونه های خاصی از ادبیات، خاصه شعر و نمایش به طور مستقیم از شعائر دینی نشات گرفته اند.
بدون بذل توجه کافی به اسطوره و اندیشه یونانی، به حماسه و حکمت یهودی، و به نمادگرایی و پرهیزگاری مسیحی، ادبیات دو هزار و پانصد ساله اروپایی را نمی توان فهمید. در مقابل، دانش ما از این سه سنت دینی، از تبیین خود و تاثیر فرهنگی شان، بدون بذل توجه خاص به میراث ادبی آنها اعم از نوشته های دینی و غیردینی سخت ناقص می ماند. به همین نحو شعائر تائویی، احکام جزمی بودایی، و اصول اخلاق کنفوسیوسی در امپراطوری چین به هم پیوستند تا صورت های کلاسیک شعر تغزلی، نمایش و داستان منثور چینی را شکل داده، حفظ کردند... در هندوئیسم، یهودیت، مسیحیت و چندین شعبه اصلی بودیسم، در دوره های مختلف به طرز مشابه یا متاثر از یکدیگر، علم تاویل های مقدس و غیرمقدس پدید آمده است. نادیده گرفتن این به هم پیوستگی متون مقدس و غیرمقدس و وابستگی متقابل علوم تفسیری آنها، فهم درست بخش های وسیعی از تاریخ ادبی و دینی جهان را ناممکن می سازد. دانشمندان بارها خاطر نشان کرده اند که گونه های خاصی از ادبیات، خاصه شعر و نمایش به طور مستقیم از شعائر دینی نشات گرفته اند.
ANTHONY C. YU، "Literature and Religion"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۸، p. ۵۵۸-۵۵۹.
در حوزه های مختلف ادبی می توان تاثیر مستقیم باورهای دینی را به وضوح مشاهده کرد. البته این تاثیر گاه منفی و زمانی مثبت بوده است، مثلاً در جهان مسیحیت رمان نویسی از رشد بالایی برخوردار بوده است، اما در عالم اسلام می توان نقش و تاثیر مفاهیم و اعتقادات دینی را در رشد و بالندگی ادبیات عرفانی، اعم از منظوم و منثور مشاهده کرد.تاریخ ادبیات عرفانی در اسلام گواهی روشن بر این مدعاست.
فعالی، محمدتقی، تجربه دینی و مکاشفه عرفانی، ص۹۳.
در کنار رابطه ادبیات و دین، هنر و دین نیز در طول تاریخ حیات خود همواره رابطه ای دوسویه و تعاملی دوگانه با یکدیگر داشته اند؛ از سویی بسیاری از رشته های هنری استمرار حیات خود را مرهون حمایت های ادیان هستند و در بستری که ادیان برایشان فراهم نموده اند، خلعت زندگی و پویایی بر قامت شان استوار مانده است. و از سوی دیگر، رشته های مختلف هنری رسانه های مناسبی برای ابلاغ پیام دین به انسان ها بوده اند و هر یک از ادیان به تناسب آموزه ها و تعالیم خود، شاخه یا شاخه هایی از هنر را به خدمت گرفته، پیکره پیام خود را به زیور هنر آراسته نموده اند تا از این رهگذر پیام خود را در قلوب و اذهان بشریت راسختر و پایدارتر نمایند؛ پیام شان از قدرت نفوذ بیشتری برخوردار گشته و در طول تاریخ ماندگار گردد. نگاهی گذرا بر استفاده از خوشنویسی در نگارش قرآن، بهره گیری از شعر در انتقال تعالیم اسلامی به خصوص آموزه های تشیع و ترغیب ائمه شیعه (علیهم السّلام) به شعرسرایی با مضمون مناقب و مراثی اهل بیت (علیهم السلام)، بهره گیری شیعیان ایرانی از هنر نمایش در زنده نگاه داشتن واقعه شهادت سالار شهیدان، نقش خطابه در تبلیغات روحانیان و ... نشانگر نقش هنر در تبلیغ اسلام است، از سوی دیگر، انبوه مجسمه های به کار گرفته شده در کلیساها و استفاده از موسیقی در مناسک عبادی مسیحیان نیز خبر از نقش بسزای این هنرها در دین مسیحیت دارند.«به نظر می رسد که انواع هنرها از بدوی تا مدرن، حمایتگری مهم تر از دین نیافته اند، در عوض دین هم سخنگو و شارحی کارآمدتر از هنر در خدمت خود نگرفته است. در فرهنگ غربی، ادبیات کمتر از سایر هنرها و موسیقی بیش از همه در خدمت دین بوده است. در فرهنگ اسلام برعکس، ادبیات مهمترین رسانه هنری دین، و موسیقی کم اهمیت ترین رسانه بوده است. در اسلام بعد از ادبیات، و در مسیحیت بعد از موسیقی، معماری بیش از سایر هنرها، ملهم از دین و در خدمت دین بوده است. در اسلام به جای مجسمه سازی و نقاشی، هنرهای تزئینی مهمی چون خوشنویسی و تذهیب و تشعیر و کتاب آرایی رشد کرده است. علاوه بر تئاتر سینما هم در عصر جدید محمل اندیشه دینی است.
الیاده، میرچا، فرهنگ و دین (برگزیدة مقالات دائرة المعارف دین، ویراستة میرچا الیاده)، ص۱۰-۱۱.
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم