اثور

لغت نامه دهخدا

( آثور ) آثور. ( اِخ ) رجوع به آشور شود.
اثور. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ اَثر و اِثر و اَثَر.
اثور. [ اَ ] ( اِخ ) موصل پیش از تسمیه بدین نام ، اَثور و بقولی اَقور نامیده میشد. || ( گفته اند اسم همه خرّه الجزیره ) و قرب سلامیه است و سلامیه شهرکی است درمشرق موصل و میان آن دو تقریباً یک فرسنگ است و آن شهری است خراب و یباب که آن را أقور گویند و خره به نام آن مسمی گردیده است. ( معجم البلدان ) ( مراصد ).

فرهنگ فارسی

جمع اثر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس