راضی ساختن

لغت نامه دهخدا

راضی ساختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) قانع کردن. وادار بقبول کردن. مجبور بپذیرش ساختن. جلب رضای کسی کردن :
راضی بغم جداییم خواهی ساخت
بیگانه بآشناییم خواهی ساخت.بهار آملی ( از ارمغان آصفی ).- تقنیع ؛ راضی ساختن کسی را: قنعه تقنیعاً. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

قانع کردن . وادار به قبول کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم