مزلق

لغت نامه دهخدا

مزلق. [ م َ ل َ ] ( ع اِ ) جای لغزان. زلاقة. مَزلقة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ج ، مَزالق. ( غیاث ).
مزلق. [ م ُ ل َ ] ( ع ص ) لغزانده. لغزانیده. لغزش داده شده. || ناقه بچه افکنده. || به نظر تیز نگریسته شده. || موی سترده شده. || پیوسته تیز داشته شده ( مثلاً آهن ). || نیک آلوده شده به روغن و جز آن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
مزلق. [ م ُ ل ِ ] ( ع ص ) لغزش دهنده. لغزاننده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مُزلّق. رجوع به مزلق شود. || ناقه بچه افکنده. || به نظر تیز نگرنده. || موی سترنده. || پیوسته تیز دارنده. ( مثلاً آهن ). || نیک به روغن و جز آن آلوده کننده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
مزلق. [ م ُ زَل ْ ل َ ] ( ع ص ) نسو کرده. ( مهذب الاسماء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ): بیت مزلق ؛ خانه نسوکرده. ( مهذب الاسماء ).
مزلق. [ م ُ زَل ْ ل ِ ] ( ع ص ) لغزاننده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || هرچه ترطیب و تلیین سطح عضو به حد لغزندگی کند تا آنچه در آن محتبس باشد به حرکت او حرکت نماید مثل آلوی بخارا. ( تحفه حکیم مؤمن ص 8 ). مُزلق هوالذی یبل سطح الجسم المحتبس فی مجری فیبراً به عما احتبس فیه ثم یتحرک ذلک الجسم بثقله الطبیعی فیکون له محرکاً بالعرض و ذلک کالاجاص و اللعابات. ( بحر الجواهر ص 342 از یادداشت مرحوم دهخدا ). داروئی است که سطح جسم محتبس در مجرای گوارشی ( روده ) را مرطوب میکند و بادرآمیختن با آن آن را نرم تر و سیلان پذیرتر میسازد تابوسیله ثقل طبیعی و یا نیروی دافعه به جریان در آید و خارج شود. همان کاری که آلو بخارا در لینت دادن و اسهال آوردن انجام میدهد. ( ترجمه از کتاب دوم قانون ابوعلی سینا ص 150 سطر 12 از یادداشت مرحوم دهخدا ): اجاص به فارسی آلو بخارا نامند... در دوم تر و ملین و مزلق و مسهل صفرا و مسکن حرارت دل...است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). و رجوع به مُزلِق شود.

فرهنگ معین

(مُ لَ ) [ ع . ] (اِمف . ) لغزش داده شده .
(مُ لِ ) [ ع . ] (اِفا. ) لغزش دهنده .

فرهنگ فارسی

( اسم ) لغزاننده لغزش دهنده . ۲ - دوایی را نامند که بقوت ملینه و رطوبت مزلقه که دارد تعیین سطح عضو نماید بحدی که بلغزاند آنچه در آن محتبس است و تحریک آن نموده دفع نماید مانند آلو بخارا .
لغزاننده

ویکی واژه

لغزش داده شده.
لغزش دهنده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال سنجش فال سنجش فال انبیا فال انبیا فال ابجد فال ابجد