مداوله

لغت نامه دهخدا

مداوله. [ م ُ وَ ل َ / ل ِ ] ( از ع اِمص ) مداولت. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مداولت و مداولة شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- مداومت . ۲- دور زدن . ۳- انقلاب زمانه .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم