قند مکرر

لغت نامه دهخدا

قند مکرر. [ ق َ دِ م ُ ک َرْ رَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از لبهای معشوق است. ( برهان ) :
دیده چون آن دو لب شیرین دید
معنی قندمکرر فهمید.طاهر غنی ( از آنندراج ).رجوع به قند شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از لبهای معشوق است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم