عمادالدوله

لغت نامه دهخدا

عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) ابراهیم طفغاج بن نصر، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به عمادالدولة. از سلاطین ایلک خانیه ترکستان. رجوع به ابراهیم طفغاج و آل افراسیاب و عمادالدوله ایل»خانی شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ / دَ ل َ ] ( اِخ ) ابوالخیر. وی پدر خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی ، وزیر غازان خان و اولجایتو است. رجوع به تاریخ مغول اقبال ص 488 و ذیل جامعالتواریخ رشیدی ، تألیف حافظ ابرو ص 41 شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) ابوکالنجار ( یا کالیجار ) مرزبان بن سلطان الدوله شجاع بن بهاءالدوله دیلمی ، ملقب به عزالملوک عمادالدوله یا عمادلدین اﷲ یا عماددین اﷲ. هفتمین تن از دیالمه فارس. رجوع به ابوکالنجار ( مرزبان بن سلطان الدوله... ) و عماد لدین اﷲ شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ )بوزان بن الفقشت. حاکم قزوین. وی غلام زاده سلطان ملکشاه سلجوقی بود و پس از اینکه فخرالمعالی شرفشاه بن محمدجعفر در سال 484 هَ. ق. درگذشت ، این عمادالدوله به حکومت قزوین منصوب گشت و با پسرش الفقشت ، مجموعاً پنجاه ویک سال حکومت کردند. ( از تاریخ گزیده حمداﷲ مستوفی چ نوائی ص 796 ).
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) تورانشاه بن قاورد سلجوقی ، ملقب به عمادالدوله و محیی الدین. چهارمین از سلاجقه کرمان است. رجوع به عمادلدوله سلجوقی شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) عبدالملک بن احمدبن یوسف بن احمد جذامی ملقب به عمادالدوله. از امرای دولت هودی. رجوع به عمادالدوله هودی شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْدَ ل َ ] ( اِخ ) علی بن بویه دیلمی. اولین از دیالمه ٔفارس. رجوع به عمادالدوله دیلمی ( علی بن... ) شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) قاوردبیک بن چغری بیک ، مشهور به قراارسلان و ملقب به عمادالدین یا عمادالدولة. اولین تن از سلاجقه کرمان. رجوع به قاورد ( ابن چغری بیک... ) و قراارسلان ( عمادالدوله... ) شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَل َ ] ( اِخ ) محمدبن محمودبن سبکتکین ، ملقب به عمادالدوله. رجوع به عمادالدوله غزنوی ( محمدبن... ) شود.
عمادالدوله. [ ع ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین ، ملقب به عمادالدوله. رجوع به عمادالدوله غزنوی ( مسعودبن... ) شود.

فرهنگ فارسی

بویی . علی بو بویه از امیران آل بویه ( جل.۳۲٠ ه.ق ./ ۹۳۲ م .- ۳۳۸ ه.ق / ۹۴۲ م .ف. ۳۳۸ ه.ق . ) بویه سه پسر داشت بنامهای علی حسین احمد که در خدمت ماکان کاکی در آمدند و پس از شکست ماکان از مرد آویج خدمت مرد آویج را قبول کردند. مرد آویج حکمرانی کرج را بعلی ( عماد الدوله ) واگذار کرد . علی نسبت باهالی کرج کمال محبت را نمود و قصد تسخیر اصفهان کرد و پس از مغلوب نمودن این یاقوت وارد آن شهر شد ( ۳۲۱ ه.ق . ) . مرد آویج برادر خود را بدفع علی فرستاد . عماد الدوله اصفهان را ترک کرده به ارجان رفت و آنجا را بدون جنگ گرفت . در ابتدای سنه ۳۲۲ ه.ق . جنگی میان عمادالدوله و یاقوت رخ داد . یاقوت بکلی مغلوب و منکوب گردید . عمادالدوله پایتخت خود را شیراز قرار داد و در ۳۳۸ ه.ق . دارفانی را وداع کرد و چون فرزند نداشت پسر رکن الدوله حسن را موسوم به [ فناخسرو ] ملقب بعضدالدوبه ولیعهد خویش ساخت و پس از فوت عمادالدوله عضدالدوله جانشین وی شد .
محمد بن محمود بن سبکتکین ملقب به عماد الدوله
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال کارت فال کارت