لغت نامه دهخدا
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان قنوات بخش حومه شهرستان قم. دارای 315 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، انار، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک. دارای 991 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، انگور، بنشن ، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری وقالیچه بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان پنجهزاره بخش بهشهر شهرستان ساری. دارای 20 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه. دارای 206 تن سکنه. آب آن از زرینه رود و چاه. محصول آن غلات ، چغندر و پنبه و شغل اهالی زراعت و جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
شاه آباد. ( اِخ ) یکی از شهرستانهای استان پنجم ( کرمانشاهان » است. دارای 12000 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ). رجوع به شاه آباد غرب شود.
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دیههای بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان. دارای 477 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت است و در فاصله 2 هزارگزی دو محل به نام شاه آباد علیا و شاه آباد سفلی می باشد و سکنه آن 350 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان اندیکا بخش قلعه زرامن شهرستان اهواز. دارای 150 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول. دارای 200 تن سکنه. آب آن از رودخانه دز. محصول آن غلات ، برنج وکنجد و شغل اهالی زراعت است. ساکنان از طایفه عشایر بختیاری هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
شاه آباد. ( اِخ ) ده مرکز دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان. دارای 350 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
شاه آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان جوپار بخش ماهان شهرستان کرمان. دارای 330 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، حبوب ، صیفی ، سیب زمینی و میوه و شغل اهالی زراعت و مکاری و ریسندگی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).