سوزن زن

لغت نامه دهخدا

سوزن زن. [ زَ زَ ] ( نف مرکب ) از مصدر سوزن زدن. رجوع به سوزن زدن شود.

فرهنگ فارسی

از سوزن زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال احساس فال احساس فال عشق فال عشق فال آرزو فال آرزو