سهل القیاد

فرهنگ عمید

آن که به آسانی بتوان او را وادار به هرکاری کرد، مطیع، آرام.

فرهنگ فارسی

آنکه بتوان باسانی او را بهر جا برد مطیع و آرام : .... و بتو هم نگویی که او را سهل القیاد و سست عنان یافتم .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم