سامغان

لغت نامه دهخدا

سامغان. [ م ِ ] ( ع اِ ) رجوع به صامغان شود.
سامغان. ( اِخ ) دهی است از دهستان تخت جلگه بخش فدیشه شهرستان نیشابور، واقع در 18هزارگزی باختر فدیشه. هوای آن معتدل ، و دارای 87 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
سامغان. ( اِخ ) دهی است از دهستان خسروشیر بخش جغتای شهرستان سبزوار. واقع در 20هزارگزی شمال جغتای. هوای آن معتدل ، و دارای 13 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه ، کنجد و شغل اهالی زراعت و راه اتومبیل رو دارد، مزرعه داودیان جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خسرو شیر بخش جغتای شهرستان سبزوار

دانشنامه عمومی

سامغان، از روستاهای نیشابور میباشد که در دو کیلومتری فولاد مبارکه خراسان از شمال به حسن آباد جنوب به عسگرآباد شرق به سیدآباد و غرب به خیرآباد منتهی میشود آب و هوا گرم و خشک شغل اکثر مردم کشاورزی و دامداری و کفتر بازی، از اهالی نامدار این روستا حاج سید جواد حسن آبادی، کربلایی حسین عسگر آبادی و حاج سید مسلم حسینی ثالث و حاج اسماعیل سامغانی ( حجی ) و حاج محمود سامغانی که همسرش پری سامغانی میباشد یکی از جاهای دیدنی سامغان سر حوض میباشد. اول روستا کارگاه بزرگی افتتاح گردیده، بلوکه سیمانی وجوشکاری واهنگری می باشد به مدیریت علی اصغرسامغانی، ازبزرگان روستا،
این روستا در دهستان مازول قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۲۸ نفر ( ۳۳خانوار ) بوده است.