ریسه دار

فرهنگ فارسی

( صفت ) دارای رشته و نوار جمع ریسه داران . یا ریسه داران گیاهانی که اندام رویشی آنها از ریسه به وجود آمده است . گیاهانی که ساختمان سلول آنها از سلولهای ساده و یک نواختی بنام ریسه میباشد تالوفیتها .

فرهنگستان زبان و ادب

{fibratus} [علوم جَوّ] پرده ای از ابر نازک دارای رشته های مستقیم یا کم وبیش نامنظم و خمیده؛ این اصطلاح عمدتاًً همراه با ابرهای پرسا و پرساپوشنی می آید

دانشنامه عمومی

ریسه دار پرده ای از ابر نازک دارای رشته های مستقیم یا کم وبیش نامنظم و خمیده است. این اصطلاح عمدتاً همراه با ابرهای پرسا و پرساپوشنی می آید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم