خال کوب

لغت نامه دهخدا

خال کوب. ( نف مرکب ) آنکه با سوزن بدن انسان را خال میکوبد. کبودی زن. واشِم. واشِمَة.

فرهنگ عمید

کسی که شغلش کوبیدن خال بر روی پوست بدن دیگری است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال ارمنی فال ارمنی فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت