جلیلوند. [ ج َ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پایروند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه ، واقع در 41هزارگزی شمال خاوری کرمانشاه در قسمت بالای دره برناج. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. 300 تن سکنه دارد. آب آن از سراب پیرتاج و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو صعب العبور دارد. این ده در سه محل نزدیک بهم قرار دارد. و به نام قلعه گیر، سراب و جلیلوند معروف است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ). جلیلوند. [ ج َوَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان واقع در 37هزارگزی جنوب کوزران و یک هزارگزی راه فرعی شاه آباد بگهواره. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. 400 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد و در تابستان اتومبیل میتوان برد. گله داران در زمستان بگرمسیر حدود نفت شاه میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان واقع در ۳۷ هزار گزی جنوب کوزران و یکهزار گزی راه فرعی شاه آباد بگهواره موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است .
دانشنامه آزاد فارسی
جَلیلْوند طایفۀ کُرد ایران، از طوایف ناحیۀ دینور کرمانشاهان. گروه هایی از این مردم ظاهراً در اوایل قاجاریه به دشت قزوین تبعید شدند. صیدی سلطان جلیلوند و امامقلی خان زنگنه در ۱۱۶۲ق درصدد برآمدند که شهر کرمانشاه و توپخانۀ نادری را، که در آن شهر قرار داشت، تصرف کنند، اما مغلوب حسنعلی خان اردلان حاکم سنندج شدند. شاه نظرخان جلیلوند از سرداران دولت صادق خان زند بود. جلیلوندهای دینور و قزوین از قرن گذشته یک جانشین شده اند. جمعیت جلیلوندهای دینور در اواخر قاجاریه حدود ۳۰۰ خانوار و جلیلوندهای قزوین حدود ۹۵۰ خانوار بود. بدرخان جلیلوند، از رؤسای لشکر عباس میرزا نایب السلطنه در خراسان (۱۲۴۷ق) و حسن خان جلیلوند از رؤسای نظامی خراسان در سال های حکومت حسام السلطنه (۱۲۶۸ق) و صفرعلی خان جلیلوند از رؤسای نظامی ایران در جنگ های هرات (۱۲۷۱ق) بود.