لغت نامه دهخدا به روزگار. [ ب ِه ْ زْ / زِ ] ( ص مرکب ) نیک بخت. سعادتمند. خوشحال. شاد : نخست آفرین کرد بر کردارکز اویست فیروز و به روزگار.فردوسی.همی پرورانیدش اندر کناربدو شادمان بود و به روزگار.فردوسی.همیشه بزی شاد و به روزگارهمیشه خرد بادت آموزگار.فردوسی.