یاه یاه

لغت نامه دهخدا

یاه یاه. ( ع اِ فعل ) کلمه فعل ، یعنی پیش بیا. ( ناظم الاطباء ). پیش بیا و آن کلمه ای است که شبانان بدان صاحب خود را خوانند. ( از منتهی الارب ). به تکرار و کسر ها و نیز با تسکین آن و گاهی با تنوین آن... و گاهی های اول مفتوح شود و گویند یاهیاه ، برای واحد و جمع و مذکر و مؤنث ، و گاهی تثنیه و جمع بسته میشود و گویند یا هیاهان ، یا هیاهون و یا هیاه ( به فتح آخر ) و یا هیاهتان و یا هیاهات. ( ازمنتهی الارب ). صاحب اقرب الموارد آرد: یا هیاه ، کلمه ای است که با آن انسان و چهارپا را می خوانند؛ یعنی پیش بیا. در آن مفرد و مثنی و جمع و مذکر و مؤنث یکسان است. برای آنکه از اصوات است و بعضی مثنی و جمع مؤنث کنند چنانکه برای مثنی یا هیاهان و برای جمع یا هیاهون و برای مؤنث یا هیاهة به فتح آخر و برای مثنی مؤنث یا هیاهتان و جمع مؤنث یا هیاهات گویند یعنی پیش بیایید. و رجوع به لسان العرب و المعرب جوالیقی شود. ابوحاتم گفته است گمان می کنم اصل آن در سریانی «یاهیا شراهیا» باشد. ( از المعرب جوالیقی ص 398 ).

فرهنگ فارسی

اسم فعل یعنی پیش بیا پیش بیا و آن کلمه ای است که شبانان بدان صاحب خود را خوانند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال احساس فال احساس فال راز فال راز فال کارت فال کارت