گاو قربانی

لغت نامه دهخدا

گاو قربانی. [ وِ ق ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گاوی که او را قربان کنند. گاوی که آن را در راه خدا کشند :
مرد قصاب از آن زرافشانی
صید من شد چو گاو قربانی.نظامی.

فرهنگ فارسی

گاویکه در راه خدا بکشند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ