کوس کوب

لغت نامه دهخدا

کوس کوب. ( نف مرکب ) کوس کوبنده. آنکه طبل زند :
گه علمداران پیش تو علم بازکنند
کوس کوبان تو از کوس برآرند آواز.فرخی.

فرهنگ فارسی

کوس کوبنده . آنکه طبل زند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم