کمر شکستن

لغت نامه دهخدا

کمر شکستن. [ ک َ م َ ش ِ ک َت َ ] ( مص مرکب ) مغلوب شدن. تاب و توانایی را از دست دادن. طاقت تحمل را از دست دادن. || مغلوب کردن. تاب و توان کسی را از بین بردن :
لطفت کمر عتاب بشکست
در پای فلک شباب بشکست.ملاقاسم مشهدی ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مغلوب شدن . تاب و توانایی را از دست دادن .طاقت تحمل را از دست دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی فال نخود فال نخود