کرم کش

لغت نامه دهخدا

کرم کش. [ ک ِ ک ُ ] ( نف مرکب ) کرم کشنده. کشنده کرم. قاتل الدود. قاتل الدیدان. هر یک از داروها که کرم روده کشد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کرم کشنده . کشنده کرم

فرهنگستان زبان و ادب

{vermicide} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دارو یا آفت کشی که از آن برای از بین بردن انواع کرم ها استفاده می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت