چاره نا پذیر

لغت نامه دهخدا

چاره ناپذیر. [ رَ / رِ پ َ ] ( نف مرکب ) علاج ناپذیر. غیرقابل علاج. چاره ناپذیرنده.

فرهنگ فارسی

علاج ناپذیر . غیر قابل علاج . چاره ناپذیرنده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم