پیشه ور شدن

لغت نامه دهخدا

پیشه ور شدن. [ ش َ / ش ِ وَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پیشه کار شدن. احتراف. ( تاج المصادر بیهقی ). اشتغال به پیشه. کاسب و صنعتگر و صاحب حرفه شدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیشه کار شدن اشتغال ورزیدن به پیشه صاحب حرفه گشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق فال آرزو فال آرزو