پیش چشم کردن

لغت نامه دهخدا

پیش چشم کردن. [ ش ِ چ َ /چ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در منظر قرار دادن. برابر دیده نهادن : آنچه نسخت کردند از خزانه ها بیاوردند و پیش چشم کردند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 217 ).

فرهنگ فارسی

در منظر قرار دادن برابر دیده نهادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب