پیروز گشتن

لغت نامه دهخدا

پیروز گشتن. [ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) پیروز شدن. فاتح شدن. ظفر یافتن. پیروز گردیدن.- پیروز گشتن بر کسی ؛ غلبه کردن بر او :
چو پیروز گشتی تو بر ساوه شاه
بر آن برنهادند یکسر سپاه.فردوسی.که بهرام بر ساوه پیروز گشت
برزم اندرون گیتی افروز گشت.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیروز شدنفاتح شدنظفر یافتن غلبه کردن : چو پیروز گشتی تو بر ساوه شاه بر آن بر نهادند یکسر سپاه ... ( فردوسی )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی