پسند شدن

لغت نامه دهخدا

پسند شدن. [ پ َ س َ ش ُ دَ ]( مص مرکب ) مقبول افتادن. مطبوع گردیدن :
چو خواهی که بانوی ایران شوی
بگیتی پسند دلیران شوی...فردوسی.بزد گرز و بشکست زنجیر و بند
چنین زخم زان نامور شد پسند.فردوسی.

فرهنگ فارسی

مورد پسند واقع شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال چوب فال چوب فال ای چینگ فال ای چینگ فال شمع فال شمع