دانشنامه اسلامی
در کتب لغت ، حد به معنای مرز، پایان، خاتمه، انتها و منتهی آمده است. از قاموس و صحاح به دست می آید که معنای آن، دفع و منع است. راغب اصفهانی در مفردات می گوید:«حدّ عبارت است از واسطه میان دو چیز که از اختلاط آن دو جلوگیری می کند.» لذا مرز را از آن جهت حدّ گویند که میان دو شی ء واقع شده و مانع از اختلاط است. به تصریح راغب، علت تسمیه حدّ زنا و حد خمر آن است که مرتکب را از ارتکاب جدید بازمی دارد و دیگران را نیز از ارتکاب منع می کند. آن طور که صاحب مجمع البیان ذیل آیه ۱۸۷ بقره یادآور می شود در اقرب الموارد آمده که حدّ به معنای تأدیب است. در المنجد و معجم متن اللغة و مجمع البحرین هم به همین معنا (تأدیب) اشاره شده است.
تعریف حد در شرع
در فقه نیز فقهای گذشته و متأخر ضمن اشاره به معنای لغوی، متذکر شده اند که در شرع ، حدّ به معنای عقوبت و مجازات خاص معین شده از ناحیه شارع است؛ مثلا مرحوم محقق حلّی در شرایع می گوید:«کلّ ما له عقوبة مقدّرة سمّی حدا.»
حقیقت شرعیه
اینک سخن در این است که آیا معنای الحدود که در ضمن قاعده ی مورد بحث آمده، همین معنایی است که مورد تسالم فقهاست؟ به عبارت دیگر، آیا لفظ حدّ از معنای لغوی به یک معنای خاصّ محدود منتقل شده، به اصطلاح، در این معنا حقیقت شرعیه شده است؟می دانیم که هنگامی یک لفظ در معنای ثانوی حقیقت شرعی می شود که در زمان شارع در چنین معنایی استعمال شده و به قدری ذهن مردم با آن معنا انس پیدا کرده باشد که بدون آوردن قرینه، به مجرد استعمال آن لفظ، معنای دوم به ذهن تبادر کند. حال آیا این مطلب در خصوص لفظ الحدود صادق است یا خیر؟
← حقیقت شرعیه در مورد حدود
...