لغت نامه دهخدا
هادی آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا که در 21 هزارگزی باختر داراب واقع شده است. جلگه ، گرمسیر و مالاریایی است و 55 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصول عمده آن غلات ، حبوبات وپنبه میباشد. شغل غالب اهالی آن زراعت و قالی بافی است. راه فرعی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایرن ج 7 ).
هادی آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس که در شش هزارگزی باختر طبس واقع شده است.جلگه و گرمسیر و دارای چهل تن سکنه است. بوسیله قنات آبیاری میشود و محصول عمده آن غلات و پنبه است. راهش مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
هادی آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند که در چهل گزی شمال بیرجند واقع است. کوهستانی و هوای آن معتدل میباشد. 197 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود و محصول عمده آن غلات و انواع میوه میباشد. شغل اهالی زراعت است و راهش مالرو میباشد. مزرعه های در باور سفلی ، گروک ، سوراخ سگ ، مزرعه علی ، ملک آباد، تنگلی ، مساج مزرعه ملاجعفر، جوک ، گلستان ، خونیک در جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
هادی آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر که درده هزارگزی شمال باختری بردسکن بر سر راه مالرو عمومی بردسکن واقع شده است. جلگه و گرمسیر است. 21 تن سکنه دارد. بوسیله قنات آبیاری میشود. محصول عمده آن غلات ، انار و انجیر میباشد. شغل اهالی زراعت است. راهش مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).