نیکو طاعت

لغت نامه دهخدا

نیکوطاعت. [ ع َ ] ( ص مرکب ) فرمانبردار. خوش فرمان. شیرین فرمان. || که طاعت و عبادت بسیار کند.

فرهنگ فارسی

فرمانبردار . خوش فرمان . شیرین فرمان . یا که طاعت و عبادت بسیار کند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع فال فنجان فال فنجان