نو دمیدن

لغت نامه دهخدا

نو دمیدن. [ ن َ / نُو دَ دَ ] ( مص مرکب ) تازه روییدن. سر زدن :
آمد نوروز و نو دمید بنفشه
بر ما فرخنده باد و بر تو مرخشه.منجیک.

فرهنگ فارسی

تازه روییدن ٠ سرزدن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم