لغت نامه دهخدا
خرامش گرچه در هر گام صیدی در کمین دارد
نگاهش چون رمیدن توسنی در زیر زین دارد
به جوش کینه کی تسخیر دل ها می توان کردن
حباب از سینه صافی بحر در زیر نگین دارد.*ز بس که بخیه زخمم به روی کار افتاد
به دام افتد اگر رنگ من پریده شود.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 384و نگارستان سخن ص 117 و روز روشن ص 677 شود.