مردم ازار

لغت نامه دهخدا

( مردم آزار ) مردم آزار. [ م َ دُ ] ( نف مرکب ) ظالم. جفاکار. ( آنندراج ). موذی که آزار و اذیتش به خلایق رسد. که به دیگران ضرر و آسیب رساند :
مرغزاری است این جهان که در او
عامه شوکان مردم آزارند.ناصرخسرو.زن از مرد موذی به بسیار به
سگ از مردم مردم آزار به.سعدی.گاوان و خران باربردار
به ز آدمیان مردم آزار.سعدی.بخور مردم آزار را خون و مال
که از مرغ بد کنده به پر و بال.سعدی.

فرهنگ عمید

( مردم آزار ) کسی که با مردم بدرفتاری می کند، ستمگر، بی رحم.

فرهنگ فارسی

( مردم آزار ) ( صفت ) کسی که مردم را اذیت کند ستمگر ظالم .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم