قید کردن

لغت نامه دهخدا

قید کردن. [ ق َ / ق ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بند کردن. در بند آوردن :
سعدی به دام عشق تو در پای بند ماند
قیدی نکرده ای که میسر شود گریز.سعدی.

فرهنگ فارسی

بند کردن در بند آوردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم