لغت نامه دهخدا
لوحش اللَّه ز مربای ترنج و به و سیب
زنجبیل و عدنی رخ کندت چون گلنار
نخود و کشمش و پسته خرک و میوه تر
قصب انجیر و دگر سرمش اسفید بیار.بسحاق اطعمه.شاید در بیت ذیل نیز از قصب مراد قصب انجیر باشد:
بسحاق دوان شد چو سگان از پی میده
باز از هوس قصب و خرک باره گره بست.بسحاق اطعمه.و شاید انجیر برشته کشیده خشک باشد: و قصب انجیر [ یا قصب الجیب ] حدیثش که چون نیشکر میخورند. ( گلستان سعدی ). رجوع به قصب الجیب شود.