غور شدن

لغت نامه دهخدا

غور شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مبتلی به فتق شدن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به غُر شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مبتلی به فتق شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم