عروسک انداز

لغت نامه دهخدا

عروسک انداز. [ ع َ س َ اَ ] ( نف مرکب ) عروسک اندازنده. آنکه عروسک ( منجنیق ) می اندازد. آنکه عروسک و منجنیق را بکار می اندازد. رجوع به عروسک شود :
بر قلعه آن عروس طناز
غضبان فلک عروسک انداز.نظامی.

فرهنگ فارسی

عروسک اندازنده آنکه عروسک می اندازد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت