عروسک انداز

لغت نامه دهخدا

عروسک انداز. [ ع َ س َ اَ ] ( نف مرکب ) عروسک اندازنده. آنکه عروسک ( منجنیق ) می اندازد. آنکه عروسک و منجنیق را بکار می اندازد. رجوع به عروسک شود :
بر قلعه آن عروس طناز
غضبان فلک عروسک انداز.نظامی.

فرهنگ فارسی

عروسک اندازنده آنکه عروسک می اندازد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشق فال عشق