شیدا کردن

لغت نامه دهخدا

شیدا کردن. [ ش َ / ش ِک َ دَ ] ( مص مرکب ) شیفته و واله ساختن :
ناله بلبل سحرگاهان و باد مشکبوی
مردم سرمست را کالیوه و شیدا کند.منوچهری. || آشفته و بی خرد و دیوانه ساختن :
ای کرده قال و قیل تو را شیدا
هیچ از خبر شدت بعیان پیدا.ناصرخسرو.زر خرد را واله و شیدا کند
خاصه مفلس را که خوش رسوا کند.مولوی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم