سوت کردن

لغت نامه دهخدا

سوت کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افکندن دولک بجایی نادسترس. دولک را جایی نادسترس پرتاب کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ). افکندن چیزی به خانه همسایگان یا جایی ناشناس که دوباره نتوان یافت یا بصعوبت توان یافت. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص م . ) (عا. ) پرت کردن ، چیزی را به جای دوری انداختن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - پرت کردن انداختن چیزی را از جایی . ۲ - محو کردن نابود کردن .

ویکی واژه

(عا.)
پرت کردن، چیزی را به جای دوری انداختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال مکعب فال مکعب فال امروز فال امروز