زبان سپر

لغت نامه دهخدا

زبان سپر. [ زَ س ِ پ َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از عهد و شرط باشد. || کنایه از رخصت دادن بود. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از عهد و شرط باشد کنایه از رخصت دادن بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تماس فال تماس فال میلادی فال میلادی